نوزده ماهگی دختر گلم
معصومه 19 ماهه: سلام جیگرم! سیزده بدر رفتیم باغ مادر بزرگ مامانی خیلی خوش گذشت معصومه جونم حسابی بازی کرد و خسته شد غروب که شد تو چادر مسافرتی باباجون خوابیدی و ما رفتیم وسطی بازی کردیم .عزیزم اون روز خیلی خسته شدی رسیدیم خونه غش کردی و خوابیدی. جدیدا هر چی بهت میگیم میتونی ادا کنی مثل پرتقال سیب خونه صندلی و سفره سارا شیر فرش و هر چیز دیگه ای که دورو برت باشه بگیم بگو قشنگ ادا میکنی البته با لهجه زیبای خودت. انشاالله تصمیم دارم صداتو ضبط کنم تا برات بمونه جیگرم. دو سه روزه سرما خوردی و امروز هم بردمت چکاب آزمایش خون ازت گرفتن.الهی مامان فدای دختر صبورش بشه اونقدر آروم گریه کردی که خانومه که ازت خون گرفت دلش برات ...